3 پایگاه اطلاع رسانی مباشر 4 |
برخی از آثار حکمت با استفاده از روایات به شرح زیر است:
1. کاستی شهوات: امام علی ـ علیه السّلام ـ : «هر اندازه حکمت قوی گردد، شهوت ضعیف میشود».
2. بازداشتن از زشتی: امام علی ـ علیه السّلام ـ : «جانها، طبیعتهای بدی دارند و حکمت است که از آنها باز میدارد.»
3. عصمت: امام علی ـ علیه السّلام ـ : «حکمت با عصمت همراه است.»
4. روشنی دل: امام کاظم ـ علیه السّلام ـ : «خداوند دلهای مؤمنان را سربسته و پیچیده به ایمان آفریده است، پس هر گاه روشن ساختن آن را اراده کند، آب حکمت بر آن بیفشاند و دانش در آن بکارد و کشتکار و نگاهدار آن پروردگار جهانیان است.»
5. هدایت: امام علی ـ علیه السّلام ـ : «دانش یاری میرساند و حکمت ره مینماید.»
6. دانش: امام علی ـ علیه السّلام ـ : «دانش ثمره حکمت است و درستی از شاخههای آن.»
بطور کلی برخورداری مدیران وکارگزاران از علم وحکمت آثار وفواید زیر راایجاد می نماید:
• مدیر برهمه ی امور آگاهی می یابد وچیزی از دید او پنهان نمی ماند.
• کارها براساس برنامه ای منظم وعلمی انجام می شود.
• مشورت در امور افزایش می یابد واز عقل وتدبیر همگان استفاده می شود.
• کارها درست انجام شده واشتباهات کم می شود.
• اسرافکاری ،جرم وتعدی وفساد در دستگاه حکومتی کاهش می یابد.
• خودباوری، ابتکار وخلاقیت در کارها افزایش می یابد.
• روند کار مردم آسان ورضایتمندی آنان افزایش می یابد.
• بازده کار افزایش ودرگیری واختلاف کاهش می یابد.
رابطه علم وایمان
هر چند علم بدون ایمان داراى آفات و خطرها و پیامدهاى غیر قابل جبرانى است و به تنها در پرورش و تربیت انسان مفید نیست ، لیکن اگر در کنار ایمان قرار گیرد مى تواند مکمل و عامل بارورى و تقویت ایمان باشد.همان طور که علم بدون ایمان نتایج بدى به دنبال دارد، ایمان نیز اگر از علم فاصله گیرد به جحود و تعصب کور منتهى مى شود و چنین ایمانى وسیله دست شیاطین مى شود تا مؤ منان فاصله گرفته از علم را به عرصه هاى خطرناک فکرى و عملى بکشانند. خوارج صدر اسلام از نمونه هاى بارز این جدایى است که ضربه هاى بسیارى بر پیکر اسلام وارد آوردند.
در این جا نیز در تبیین موضوع بیانى از شهید آیه الله مطهرى رحمه الله آورده مى شود:
علم و ایمان نه تنها با یکدیگر تضادى ندارند، بلکه مکمل و متمم یکدیگرند، تجربه هاى تاریخى نشان داده است که جدایى علم و ایمان خسارت هاى غیر قابل جبرانى به بار آورده است ، ایمان را در پرتو علم باید شناخت ، ایمان در روشنایى علم از خرافات دور مى ماند.ایشان در تعامل ایمان و علم نیز مى فرماید :
علم به ما روشنایى و توانایى مى بخشد و ایمان ، عشق و امید و گرمى .
علم ابزار مى سازد و ایمان مقصد.
علم ، سرعت مى دهد و ایمان ، جهت .
علم ، توانستن است و ایمان ، خوب خواستن
علم ، مى نمایاند که چه هست و ایمان ، الهام مى بخشد که چه باید کرد؟
علم ، انقلاب برون است و ایمان ، انقلاب درون .
علم ، جهان را جهان آدمى مى کند، ایمان ، روان را روان آدمیت مى سازد.
علم ، وجود انسان را به صورت افقى گسترش مى دهد، ایمان به شکلى عمودى بالا مى برد.
علم ، طبیعت ساز است و ایمان انسان ساز.
هم علم به انسان نیرو مى دهد و هم ایمان ، اما علم ، نیروى منفصل مى دهد و ایمان نیروى متصل .
علم ، زیبایى است و ایمان هم زیبایى است ، علم زیبایى عقل است ، ایمان زیبایى روح .
علم ، زیبایى اندیشه است و ایمان زیبایى احساس .
هم علم به انسان امنیت مى بخشد و هم ایمان ، علم ، امنیت برونى مى دهد و ایمان امنیت درونى .
علم ، در مقابل هجوم بیماریها، سیل ها، زلزله ها و طوفان ها ایمنى مى دهد و ایمان در مقابل اضطراب ها، تنهایى ها، احساس بى پناهى ها و پوچ انگاریها.
علم ، جهان را با انسان سازگار مى کند و ایمان ، انسان را با خودش
¤ نویسنده: موسی مباشری